آخرین مطالب پيوندها
تبادل لینک هوشمند نويسندگان دهکده ی نامه های عاشقانه آنقدر به مردم این زمانه بی اعتمادم که میترسم هرگاه از شادی به هوا بپرم زمین را از زیر پاییم بکشند…...
قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی! که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی
و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری... نظرات شما عزیزان: دریا18
ساعت21:59---4 خرداد 1393
آدمی را دیدم که با سایه ی خود دردو دل میکرد..بیچاره چه رنجی میکشد او وقتی هوا ابریست..
دریا18
ساعت23:32---3 خرداد 1393
به سلامتی کسی که تو خیالمونه ولی بیخیالمونه.............../
دریا18
ساعت12:26---31 ارديبهشت 1393
معلم عشقم گفت دوخط موازی هیچگاه ب هم نمیرسند مگر اینکه یکی از آنها خودش را بشکند..گفتم=من ک خودم را شکستم پس چرا ب او نرسیدم؟گفت=شاید اوهم ب سمت خط دیگری شکسته باشد.
farzane
ساعت1:10---16 ارديبهشت 1393
آخی،خوشگل بود یاد مامان باباهایی افتادم که بچه هاشونو یکی یکی خوشبختمیکنن و آخر خودشون میمونن تنهای تنها.
پاسخ:مرسي عزيزم اره مثل مامان بابا ها
|